اول صبح کتاب را باز کردم. خواستم حدیثی یا روایتی از رسول گرامی اسلام بیابم و کام جانم را به واسطه آن شیرین کنم، اما بعد با خودم گفتم چه خوب است که پیشگفتار کتاب را بخوانم و با این نیت شروع کردم. همین طور خواندم و هر صفحه که می خواندم با هم دوست داشتم ادامه دهم تا به پایان بخش اول کتاب رسیدم. کتاب را بستم و سر جایش گذاشتم. حالا نشاط بیشتری دارم و احساس می کنم نگاه من نسبت به امروز تغییر کرده است. تغییری مثبت و رو به جلو؛ این تغییر را حاصل نیم ساعت مطالعه اول صبح خود می دانم. از این رو تصمیم گرفتم فردا هم مثل امروز اول صبح نیم ساعت مطالعه کنم تا فردا هم روز شاداب و زیبایی داشته باشم و هر روز یک قدم به معرفت الله نزدیک تر شوم. 
