روزی در یک محفل ادبی که عدهای از شاعران و دوستان حضور داشتند سخن از سن و سال شاعران و نویسندگان بمیان آمد و یکی از حاضران ناگهان بی مقدمه سوال کرد، راستی سعدی چند سال عمر کرده است؟ دیگری جواب داد: بطوریکه معروف است یکصد و ده سال ولی در چهل سالگی و پنجاه سالگی ترس از مرگ او را فراگرفته و گفته است:
چو دوران عمر از چهل درگذشت / مزن دست و پا کآبت از سر گذشت
ای که پنجاه رفت و در خوابی / مگر این پنج روزه دریابی
همچنین در هفتاد سالگی باز دچار همین وحشت شده و این پند را بخود و دیگران داده است:
الا ای که عمرت به هفتاد رفت / مگر خفته بودی که بر باد رفت
منبع: صهبا، ابراهیم، دیوان حکیم لاادری، نشر سرنا: 1362، ص 41.